همیت و فوایید نهالشانی در جامعه و تأثيرات آن بالای محيط زيست (قسمت اول)
خبرگزاری پیگرد:افغانستان
نوشته شده توسط:حامیه نادری
شنبه ۴ حمل ۱۴۰۳
افغانستان در زمرۀ کشور های قرار دارد که از آلودگی محیط زیست و تعفن رنج می برد. کثرت فابریکه ها، کارخانهها، و شرکتهای بزرگ در سایر کشورها، استعمال مواد کیمیاوی و بیولوژیکی از سوی اشغالگران و استعمال بمبهای فاسفورس و تخریب باغها و جنگلها از سوی آنها نیز از دلائل عمدۀ آلودگی محیط زیست و تلویث آب و هوای کشور است. آلوده شدن محیط زیست از عوامل عمدۀ افزایش بیماری های مهلک و خطرناک شمرده می شود، از دیدگاه آگاهان صحی همین اکنون تعداد زیادی از هموطنان ما به همین دلیل شکار بیماریهای گوناگون شده اند.
در چنین شرایطی یکی از راهکارهای اساسی برای بیرون آمدن از وضعیت مشکلات محیط زیستی بهخصوص در شهرها توسعه نهالشانی است واین مسوولیت ارگانهای دولتی و نهادهای غیردولتی به خصوص رسانهها میباشد تا ذهنیت مردم را برای نهال شانی مساعد سازند، زیرا با غرس یک نهال زمینۀ مناسب نفس کشیدن را در یک محیط سالم با اکسیژن خالص و انرژی پاک فراهم میسازیم.
همزمان با نزدیک شدن فصل بهار شاروالی کابل به منظور سر سبزی و افزایش ساحات سبز در نقاط مختلف شهر کمپاین نهال شانی را برگزار کرد و در ادامه این کمپاین هزاران اصله نهال غرس شد. نهالشانی و سرسبزی شهر کابل، یکی از موضوعات مهم محیطزیستی و حیاتی است. بنا بر این حالا که در استانه فصل بهار و موسوم نهالشانی قرار داریم، کمپاین عمومی نهالشانی و تشویق شهروندان برای شاندن نهال، یک مسئله مهم و ضروری است. چون نهالشانی و سرسبزی از بسیاری آلودگیهای محیطزیستی، جلوگیری کرده و زمینههای بهتری زندگی را فراهم میکند. چه بهتر است که در کنار سرکها، داخل حویلیها، گوشههای سرکهای فرعی و کوچهها، در پیادهروها و پارکها، نهال شانده شود. از سوی دیگر، از نهالها و فضاهای سبز موجود باید مراقبت و مواظبت گردد. متأسفانه فعلاً بیاحتیاطیهای شهروندان و برخی عوامل دیگر، سبب نابودی فضاهای سبز و نهالها شده است. انداختن زبالهها در وسط سرکها و گلدانها، شکستن نهالها در پیادهروهای شهر توسط کراچی داران و دستفروشان، تجمع رمههای گوسفند در برخی نقاط، نرسیدن آب و بیاحتیاطیهای مردم و موتر داران، سبب از بین رفتن نهالها و فضای سبز میگردد که با هزینه هنگفت و زحمات فراوان شانده شده است.
شهروندان باید از مزیت های نهال شانی و افزایش سرسبزی آگاهی حاصل کنند و این امر سبب میشود تا بیشتر در حفظ و نگهداری آن سهیم شود. چون تفریح و سیاحت، یکی از فایدههای نهالشانی در شهر کابل است؛ سیاحت و استراحت در زیر درختان و تفریح سالم، یکی از نیازهای اساسی هر شهروند به شمار میرود. اگر فضای حویلی، کنار جادهها و پارکها دارای درخت و سرسبزی باشد، بهراحتی میتوان در سایه آن تفریح کرد. در فصل تابستان که هوای شهر کابل گرم میشود، فضای سبز و درختکاری، بسیار ضروری است.
بهبود محیطزیست، از دیگر فایدههای درختکاری و نهالشانی است. نهال سبب کاهش آلودگی هوا، زیبایی محیط، کاهش آلودگی صوتی و دیگر مشکلات محیطزیستی میگردد. درختان باعث انکسار و کاهش فشار صدا میگردد و نمیگذارد که اثرهای منفی آن بالای افراد بیشتر اثر کند. همچنان زمین را در مقابل حوادث طبیعی محکم و مقاوم نموده و جلو گردوخاک را میگیرد. وقتیکه نهالها و درختان وجود داشته باشد، جلو گردوخاک گرفته میشود. همچنان تعدیل آبوهوا و تأمین آکسیجن از دیگر فایدههای نهالشانی است. به هراندازه که در کشور در بخش غرس نهال و مراقبت از آن توجه شود، به همان اندازه آبوهوا بهتر میشود و آکسیجن کافی به وجود میاید. آبوهوای مناسب یکی از نیازمندیهای اساسی شهروندان را تشکیل داده و برای سلامتی و صحتمندی مفید است. تقویت منابع آبی از دیگر مزیتهای درختکاری است؛ به گفته آگاهان، نهال سبب میشود تا میزان نفوذ آب در زمین بیشتر گردیده و سفرههای زیرزمینی تغذیه گردد. ازآنجاییکه تهدید خشکسالی در کابل سالبهسال رو به افزایش است و بیشتر شده میرود؛ نهالشانی یکی از موارد مهم و ضروری به شمار میرود. زیبایی شهر و احساس آرامش شهروندان، از دیگر مزیتهای نهال است. درخت و سرسبزی سبب شادابی و زیبایی محیط میگردد. وقتیکه حویلی ها، کنار جادهها و سرکها، پارکها و حتی تپههای شهر کابل سرسبز باشد، شهر بسیار مقبول دیده میشود و مردم احساس آرامش میکنند. شهر پاک، زیبا و خوشنما، یکی از نیازهای اساسی مردم است.
ارزش نهال شانی در آموزه های اسلامی
خداوند متعال سرنوشت بشر را به گونه¬ای رقم زده که در دامن طبیعت رشد کند و ببالد و به طور کامل به آن وابسته و نیازمند باشد. متقابلاً طبیعت را نیز طوری آفرید که در خدمت انسان قرار گیرد، نیازهای وی برآورد و آرامش، لذّت و شادی را برایش به ارمغان آورد.
از نظر قرآن کریم انسان آن¬چنان عظمتی دارد که تمام موجودات به فرمان خداوند، مسخّر او گشته¬اند. این مسئله، شخصیت و عظمت واقعی انسان را در منظر اسلام روشن می¬سازد و به او عظمتی می¬بخشد که درخور مقام «خلیفة اللّهی» است.
خورشید و ماه، باد و باران، کوه و درّه، گیاه و درخت و سبزه¬زار… همه و همه، مواهب خدادادی است که در تسخیر گل سرسبد هستی و خلیفه خدا بر روی زمین قرار گرفته و همه سرگشته و فرمانبردار انسان اند، تا وی از آنها در جهت بقا و حیات دنیوی خویش بهره گیرد. در این میان پاره¬ای از اجزای شکوهمند طبیعت، همچون «درختان و گیاهان» نقش حیاتی در زندگی انسان و سایر موجودات زنده دارند.
در این نوشتار مختصر، برخی از آیات و روایاتی را که در فضیلت درخت و درختکاری وارد شده است، مرور و مداقه می نشینیم، به امید آنکه آموزه¬های اصیل اسلامی را فرا گیریم و به کار بندیم.
واژه «درخت» در قرآن
در قرآن کریم در اغلب موارد از درخت با واژه «شَجَر» یاد شده است. «شَجَر» را واژه شناسان این گونه تعریف کرده اند: «هر روییدنی که تنه دارد» و آنچه تنه ندارد را «نجم، عشب و حشیش» می نامند. ناگفته نماند که در قرآن کریم این لفظ به معنای «مشاجره و تنازع» نیز آمده است؛ چنان که می فرماید: فَلاَ وَرَبِّک لاَ یؤْمِنُونَ حَتَّیَ یحَکمُوک فِیمَا شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ… که این معنا نیز به معنای درخت نزدیک است و با آن مناسبت دارد؛ زیرا «منازعه را از آن جهت تشاجر (مشاجره) گویند که سخن دو یا چند خصم، مثل برگ و شاخه درخت به هم مختلط می شوند».
غیر از شجر که مشتقات گوناگون آن مجموعاً 27 مرتبه در آیات قرآن به کار رفته است، کلمات و عبارات دیگری نیز درباره «درخت» به کار رفته که هریک بیان کننده یکی از صفات و ویژگی های آن است و در این نوشتار در صدد بحث از آن مباحث نیستیم.
با امعان نظر در آیات روحبخش قرآن کریم، در می یابیم که در این صحیفه بزرگ آسمانی از واژه «درخت» در تحت عناوین گوناگونی سخن به میان آمده است. از باب نمونه به چند یاد کرد قرآن از واژه «درخت» اشاره می کنیم:
درخت، نماد قدرت الهی
اصولاً درختان، هر یک به تنهایی آیتی هستند که قدرت و توانایی خداوند را در برابر چشم هر بیننده ای به نمایش می گذارند و هر بخش از این آفرینش عجیب و زیبای خداوند، دفتری عظیم از معرفت خداوند بزرگ است. سعدی شیرین سخن می گوید:
برگِ درختانِ سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
نکته ای اساسی که در خلقت و آفرینش درختان، همواره مورد غفلت قرار می گیرد و تنها عده ای اندک که دانایان حقیقی و به فرموده قرآن کریم «اولواالالباب» بدان وقوف پیدا می کنند، همانا « آفرینش حیات در دل بذر و نهالی است که به مرور ایام از آن درختی تنومند می سازد». همه ما هرگاه به درخت می نگریم، پیش از هرچیز محو جمال ظاهری و برگ و میوه و شکوفه آن می شویم و کمتر کسی از این حجاب ظاهری عبور می کند و به عمق و معنا و حقیقت مطلب پی می برد. شگفت انگیزتر از «برگ درختان سبز»، «در نظر هوشیار» همانا آن نیرویی است که باعث سبزی و حیات آن می شود. از این رو، در قرآن کریم در سوره مبارکه «نمل»، پس از اشاره به آفرینش آسمان ها و زمین و نزول باران از آسمان، به رویش بستان ها اشاره شده و سپس انسان را به این نکته مهم توجه می دهد که به کیفیت ایجاد حیات در درختان بنگرد که اگر آن نیروی حیات دهنده و آن دم عیسوی زندگی بخش از جانب خداوند نبود، هرگز قادر نبودید که آنها را برویانید و از محصولشان برخوردار شوید:
(أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَکم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَّا کانَ لَکمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ یعْدِلُونَ).
در امر رویش و رشد و نمو درختان کار ما آدمیان « تنها بذرافشانی و آبیاری است، اما کسی که حیات را در دل این بذر آفریده و به نور آفتاب و قطرات حیات بخش باران و ذرات خاک فرمان می دهد تا این دانه را برویانید، تنها خداست».و بدین ترتیب، این نتیجه حاصل می شود که تنها برگ و ساقه، شاخه، ریشه، میوه، شکوفه، قد و قامت، و شکل و شمایل درخت نیست که به انسان درس توحید و خداشناسی می دهد، بلکه انسان اندیشمند در ورای این ظواهر، قدرتی عظیم تر و نیرویی فوق العاده تر را مشاهده می کند؛ همان نیروی حیاتی که خداوند در بذر و نهال درخت می دهد و آن را به مخلوقی زیبا و شگفت انگیز مبدل می کند.
از همین رو، خداوند در سوره واقعه آیات 63 و 64 و 72، بار دیگر این حقیقت را مورد تأکید قرار می دهد و دربرابر پرسش منکران توحید می گوید:
أَفَرَأَیتُم مَّا تَحْرُثُونَ * أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ * لو نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلَلْتُمْ تَفَکهُونَ؛ آیا هیچ درباره آنچه کشت می کنید، اندیشیده اید؟!آیا شما آن را می رویانید یا ما می رویانیم؟!.. آیا شما درخت آن را آفریده اید یا ما آفریده ایم؟
درخت و تسبیح خداوند
براساس آموزه های قرآن کریم، هرچه در عالم آفرینش، لباس هستی پوشیده و از «عدم» به «وجود» آمده اعم از جمادات، نباتات و حیوانات جملگی با زبان حال و زبان قال به تسبیح و تقدیس و ستایش ذات اقدس الهی مشغول اند.
هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه
ولی ما آدمیان به دلیل محصور بودن در حصار مادیات و سرگرم شدن به تأمین حوایج مادی خویش که متأسفانه گاه با گناه و نافرمانی خداوند نیز همراه می شود از درک این ذکر پیوسته مخلوقات خداوند ناتوانیم؛ همچنان که خود فرمود: تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَکن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلِیمًا غَفُورًا؛ آسمان های هفت گانه و زمین و کسانی که در آن هستند، همه تسبیح او می گویند و هر موجودی، تسبیح و حمد او می گوید، ولی شما تسبیح آنها را نمی فهمید؛ او بردبار و آمرزنده است.
با توجه به این آیه شریفه و ده ها آیه نظیر آن، که همگی از تسبیح مستمر و اجزای هستی حکایت می کنند، درمی یابیم که «درخت» نیز به عنوان جزئی از عالم هستی، هماهنگ با سایر مخلوقات خداوند، صبح و شام به تسبیح، تحمید و تهلیل آفریننده توانای خویش مشغول است.
قرآن کریم در سوره حج می فرماید:
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکثِیرٌ مِّنَ النَّاسِ وَ… ؛ آیا نمی بینی که سجده می کنند برای خداوند و هر کس در آسمان ها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوه ها و درختان و جنبندگان و عده بی شماری از مردم و….
در این آیه شریفه و همچنین آیه 6 از سوره مبارکه الرحمن، سخن از سجده موجودات در برابر ذات اقدس پروردگار به میان آمده و در کنار آنها از «درخت» نیز به عنوان یکی از این ساجدان یاد شده است و « سجده در لغت به معنای تذلّل، خضوع و اظهار فروتنی است.
درخت، متاع و معیشت
گاهی قرآن کریم، از درختان و گیاهان، به عنوان «متاع» زندگی انسان یاد می کند و گاهی نیز آنها را «معیشت»، یعنی وسیله برآوردن نیازهای انسان می شمارد و برایشان کرامت و شأن ویژه ای قائل است. قرآن کریم می فرماید:
فَلْینظُرِ الإِنسَانُ إِلَی طَعَامِهِ، أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا، ثُمَّ شَقَقْنَا الأَرْضَ شَقًّا، فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا، وَعِنَبًا وَقَضْبًا، وَزَیتُونًا وَنَخْلاً، وَحَدَائِقَ غُلْباً، وَفَاکهَةً وَأَبًّا، مَّتَاعًا لَّکمْ و لأنْعَامِکم…)(عبس: 2432)؛ «آدمی باید به غذای خویش بنگرد، ما باران را از آسمان فروفرستادیم. آن گاه، سینه زمین را شکافتیم و در آن، دانه ها رویاندیم و انگور و سبزی و درخت زیتون و خرما و بوستان های بزرگ با درختان ستبر و میوه و مرتع برای بهره گیری شما و چهارپایانتان.
نقش درخت در زندگی موجودات
نقش درخت در زندگی آدمیان و حتی سایر موجودات از زوایای مختلفی قابل بررسی است. قرآن کریم، در آیه ای به برافروختن آتش که از ضروریات زندگی آدمی است، چنین اشاره می فرماید: الَّذِی جَعَلَ لَکم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ؛ همان کسی که برای شما از درخت سبز، آتش آفرید و شما به وسیله آن، آتش می افروزید.
این آیه شریفه یکی از نشانه های قدرت خداوند را آفرینش آتشی می داند که از درخت سبز تولید می شود؛ زیرا بسی شگفت آور است که چگونه درختی سبز که سایه خنک و روحبخش آن، آدمی را از آسیب گرما و اشعه سوزان خورشید در امان نگه می دارد در فرآیندی دیگر، تبدیل به آتشی افروخته می گردد که می تواند همه چیز را در کام مرگ و نیستی فرو برد. این نیست، مگر به اعجاز و قدرت پروردگار توانا.
اما موجوداتی دیگر به جز انسان نیز از درختان بهره می برند. در سوره «نحل» می فرماید: :وَأَوْحَی رَبُّک إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یعْرِشُونَ؛ ثُمَّ کلِی مِن کلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکی سُبُلَ رَبِّک ذُلُلاً یخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِک لآیةً لِّقَوْمٍ یتَفَکرُونَ؛ «پروردگار تو به زنبور عسل وحی کرد که در دل کوه ها و در میان درختان و بناهایی که می سازند، لانه گزین؛ سپس [وحی فرمود بدو که] از شکوفه ها بخور و راه های پروردگارت را مطیع آرام بپیما. از شکم هاشان عسل بسیار شیرین به رنگ های گوناگون بیرون می آید که شفا بخش آلام انسان هاست و در این نشانه هایی است برای کسانی که می اندیشند.
بر اساس این آیه شریفه، زنبور عسل که حشره بسیار مفیدی است،به نحو غریزی و تکوینی از جانب خداوند مأمور است تا از شاخه های بلند و سرسبز درختان برای مسکن بهره گیرد و بتواند به سهولت به مواد اولیه لازم برای تولید عسل دست پیدا کند.
نیز قرآن کریم در سوره «نحل» آیه 10 چنین می فرماید:
(هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّکم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُون)؛ اوست کسی که از آسمان، آبی گوارا نازل می کند که می آشامید، و از آن درختانی می رویاند که حیوانات خود را در آن به چرا می برید.
در این آیه تأمین غذای حیوانات اهلی و برخی حیوانات غیراهلی نیز از کارکردهای درختان به شمار می رفته است.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم در اهميت درخت و درختكاري، می فرماید: مَنْ غَرَسَ غَرْسًا فَأَكَلَ مِنْهُ إِنْسَانٌ أَوْ طَيْرٌ أَوْ سَبُعٌ أَوْ دَابَّةٌ فَهُوَ لَهُ صَدَقَةٌ “.(مسند امام احمد) هر کسی نهالی بکارد که از او انسان و پرنده و چهار پایی استفاده کند، برای او صدقه است”.
عنْ جابرٍ رضي اللَّه عنه قال: قال رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: «ما مِنْ مُسْلِمٍ يَغْرِسُ غَرْساً إلاَّ كانَ ما أُكِلَ مِنْهُ لهُ صدقةً ، وما سُرِقَ مِنْه لَه صدقَةً ، ولا يرْزؤه أَحَدٌ إلاَّ كَانَ له صدقةً» رواه مسلم. وفي رواية له: «فَلا يغْرِس الْمُسْلِم غرسا، فَيَأْكُلَ مِنْهُ إِنسانٌ ولا دابةٌ ولا طَيرٌ إلاَّ كانَ له صدقَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامة». وفي رواية له: «لا يغْرِس مُسلِم غرْسا، ولا يزْرعُ زرْعا، فيأْكُل مِنْه إِنْسانٌ وَلا دابَّةٌ ولا شَيْءٌ إلاَّ كَانَتْ لَه صدقةً ، ورويَاه جميعاً مِنْ رواية أَنَسٍ رضي اللَّه عنه.
از حضرت جابر رضی الله عنه روايت است که:
رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: هيچ مسلمانی نيست که نهالی بنشاند، جز اينکه آنچه از آن خورده می شود، برايش صدقه است و آنچه از آن دزدی شود، برايش صدقه است، و هيچکس آن را کم نمی کند، جز اينکه برايش صدقه است. و در روايتی از وی آمده که: پس مسلمان نهالی نمی نشاند، که از آن انسانی يا حيوانی يا پرنده ای بخورد، جز اينکه برايش تا روز قيامت صدقه بحساب مي آيد.
و در روايتی از وی آمده که: مسلمانی نهالی نمی نشاند و کشتی نمی کند که از آن انسانی و نه هم حيوانی و نه چيزی از آن می خورد، مگر اينکه برايش صدقه است.
عن أنس بن مالك رضي الله عنه عن النبي صلى الله عليه وسلم قال : إن قامت الساعة وفي يـد أحدكم فسيلة فإن استطاع أن لا تقوم حتى يغرسهـا فليغرسها . عمده القاری شرح البخاری
حضرت انس بن مالک رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت می کند که ایشان فرموده است: اگر قیامت برپا گردد و در دست یکی از شما نهالچه ی باشد، اگر می تواند آن را قبل از این که قیامت قایم شود، غرس کند، باید آن را غرس نماید.
وعن أبي أيوب الأنصاري رضي الله عنه عن النبي صلى الله عليه وسلم قال : ما من رجل يغرس غرسا إلا كتب الله له من الأجر قدر ما يخرج من ثمر ذلك الغرس.
حضرت ابوایوب انصاری از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت کرده است که ایشان فرموده است: هیچ فردی نهالی را نمی نشاند مگر این که الله متعال برای وی پاداش می نویسد به پیمانه ی میوه ی که از آن نهال بدست آید.
معلوم است که درخت میوه هر سال میوه می دهد، پس هر سال برای شخصی که نهال را غرس کرده است، نتیجه غرس خود را می بیند و اجر و مزد آن برایش می رسد.
عن أنس رضي الله عنه عن النبي صلى الله عليه وسلم وسلم قال : سبع يجري للعبد أجرهن وهو في قبره وبعد موته : من علم علما أو كرى نهرا ، أو حفر بئرا ، أو غرس نخلا ، أو بنى مسجدا أو ورث مصحفا ، أو ترك ولدا يستغفر له .
حضرت انس رضی الله عنه روایت می کند رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است: هفت چیزاجر دارد که پیوسته برای انسان می رسد چه این که این انسان در قبر باشد یاهم در روز رستاخیز؛ این هفت چیز عبارت است از: کسی که علمی دارد و آن را به دیگران تعلیم می دهد، دوم شخصی که نهرآب را برای استفاده مردم آماده کرده است، سوم فردی که نهال نشاند یا مسجد بنا نماید یا مصحف هدیه کرده به کسی دهد یا فرزندی را در دنیا از خود گذاشته که برای پدرش مغفرت بخواهد.
وعن معاذ بن أنس قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم : من بنى بنيانا في غير ظلم ولا اعتداء ، أو غرس غرسا في غير ظلم ولا اعتداء كان له أجرا جاريا ما انتفع به من خلق الرحمن تبارك وتعالى. همچنان از حضرت معاذ بن انس روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است: کسی خانه ی را بنا کرده باشد بدون اینکه به حق کسی تجاوز نموده باشد یا ظلمی کرده باشد، یا نهالی را بدون اینکه مرتکب ظلم و تجاوز به ساحت دیگران شده باشد، غرس نماید، تا وقتی که مخلوقات الهی از آن استفاده نمایند برای صاحب آن خانه و نهال اجر و مزد می رسد.