پیشینه نوروز و آیین های باستانی در افغانستان
خبرگزاری پیگرد:افغانستان
نوشته شده توسط:حامیه نادری
چهارشنبه اول حمل ۱۴۰۳
جشنها از زمانهای بسیار قدیم در فرهنگ و زندگی افغانها نقشی اساسی داشتهاند. این جشنها در سنت زرتشتی گنجانده شده است که بسیاری از کشورها از جمله افغانستان، آذربایجان، قزاقستان، ایران، ازبکستان و تاجیکستان از آن پیروی میکنند. نوروز که در فارسی به معنای روز نو است به معنای آغاز بهار و سال نو در افغانستان نیز محسوب میشود.
این روز پایان زمستان و نویددهنده روزهای روشنتر است. نوروز نماد تولد دوباره طبیعت است و با آن زندگی تازهای برای مردم افغانستان بهوجود میآید. گویی در بهار، لالهها در این کشور شروع به شکوفه دادن میکنند. این گلهای زیبا نماد پاکی، عشق، مهرورزی و شور در افغانستان هستند. لالهها همچنین گل ملی کشور افغانستان است.
نوروز جشن باشکوهی است که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و هر دوره تاریخی تعبیر متفاوتی از نوروز دارد. در طول اعصار، یک چیز مشترک باقی مانده است؛ افغانها این جشن را یک میراث مقدس و مشترک میدانند. در این روز هزاران نفر از سراسر کشور افغانستان در مسجد مزارشریف گرد هم میآیند تا نوروز را جشن بگیرند.
نوروز باستانی، لحظه عبور خط استوا از مرکز خورشید است. این لحظه باشکوه هر سال بهعنوان اولین روز سال شمسی جشن گرفته میشود. معمولا این اتفاق بین 19 تا 21ام مارس رخ میدهد. به همین دلیل 21 مارس روز نوروز به میلادیست که به عنوان روز بینالمللی نوروز نامگذاری شده است.
چرا “نوروز”؟
بعضی از پژوهشگران و سخن پردازان، ریشه تاریخی این سنت بزرگ را به جمشید شهریار بزرگ سلسله پیشدادی نسبت داده و نوروز را “نوروز جمشیدی” گفته اند.
در مجله فرهنگ آریانا، در باره نوروز از گفتههـای فردوسی شاعر بزرگ و توانای زبان پارسی چنین آمده است: “جمشید بعد از یک سلسله اصلـاحات اجتماعی، بر تخت زرین نشست و فاصله بین دماوند تا بابل را در یک روز پیمود و آن روز ( روزهرمزد) از فروردین ماه بود. ( هرمزد روز اول ماه حمل را میگفتند) چون مردمـ این شگفتی از وی بدیدند جشن گرفتند وآن روز را “نوروز” خواندند”.
همچنین، از زبان ابوریحان بیرونی نقل قول شده که گفته است: “نوروز از رسمـهـای پارسیان است و نخستین روز است از فروردین ماه(ماه حمل) و از این جهت آن را “روزنو” یاد کرده اند، زیرا که پیشانی سال نو است و آنچه از پس او است، از این پنج روز همه جشنهـاست.”
نوروز، جشن تاریخی_فرهنگی افغانستان و سرزمینهای حوزهی فرهنگی فارسیزبانان است. این جشن افزون بر گسترهای پهناور سرزمینی، از نظر تاریخی نیز کهنترین مشترکات مردمان این سرزمینها است. این استمرار تاریخی عامل گردیده است که نوروز در طول زمان با اندیشهها، آرمانها و جهانبینیهای گوناگون که در حوزهی جغرافیایی آن پدید آمده است، درآمیزد.
نوروز همچنان نمادی بیداری طبیعت از خواب زمستانی است و مرگی که به رستاخیز و زندگی منتهی میشود. این جشن از اعتدال بهاری آغاز میشود، در دانش ستارهشناسی اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیم کره شمالی زمین به لحظهای گفته میشود که خورشید از صفحه استوایی زمین میگذرد و به سوی شمال آسمان میرود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده میشود که در تقویم خورشیدی برابر با نخستین روز از ماه حمل یا «نوروز» است
بنیاد نوروز با خوبی، پاکی و نیکی آمیخته است و ورجاوند روزی است که آدمها نیک داشتههایشان را بیافزایند و از بدیهایشان بکاهند. نوروز در طول تاریخ چنان با دین اسلام درآمیخته که از آن تفکیک ناپذیر است. این جشنباستانی بهخاطر برخورداری از پیامهای والای انسانی با شعارهای متعالی اسلامی هماهنگ گردید و با این طریق توانست به تثبیت و پایداری خویش کمک کند.
نوروز بهخاطر برخورداری از سنتهای اهداء، هدایا، ترانهسرایی، موسیقی و شعرسرایی، تبادل پیامهای تبریک نوروزی و همزمانی با آغاز فصلبهار توانست شاعران را در سرودن اشعار مدحآمیز نوروزی و توصیف بهار و قشنگیهای آن تشویق و ترغیب کند.
جشن نوروز در افغانستان همراه با رسوم خاصی برای هر روز است که در این گزارش به پیشینه تاریخی آن پرداخته می شود.
نوروز در تاریخ و فرهنگ افغانستان مظهر بزرگداش زندگی، طبیعت و ارزش های انسانی است که ریشه های عمیقی در شعر و ادب، هنر و رسوم خانوادگی و اجتماعی این کشور دارد.
گرچه در مورد چگونگی و زمان پیدایش نوروز پژوهش ها از گمانه زنی ها فراتر نرفته و استنادهای موثق دردست نیست اما عمر آن را
هم اندازه پیشینه اقوام آریایی می دانند
به طور سنتی آغاز نوروز به یما (جمشید) فرمانروای اساطیری بلخ یکی از استان های آریانای باستان نسبت داده می شود؟ این افسانه در آثار بزرگانی چون ابوریحان بیرونی، طبری و فردوسی طوسی نیز بازتاب یافته
است
صلاح الدین روفیان یکی از استادان دانشگاه پیشینه آیین های جشن نوروز در افغانستان را به سه هزار سال قبل نسبت میداند و گفت: این جشن بزرگ ریشه های عمیقی در نظام مذهبی زرتشتیان داشت که تا پس از ورود اسلام براین سرزمین نیز رایج بود
وی با بیان اینکه نوروز درافغانستان هیچگاه به کیش یا گروه ویژه ای منحصر نبوده است، اظهراداشت: حتی ظهور و گسترش اسلام که اعیاد مذهبی ویژه ای را با خود آورد، مانع برگزاری آیین های نوروزی نشد.
این استاد دانشگاه افزود: نوروز درافغانستان با ارزش های دینی درآمیخت و غنای بیشتری یافت چنانچه اینک برافراشتن جهنده (پرچم ) حضرت علی (ع)، در شهر مزارشریف، اوج آیین های نوروزی درافغانستان محسوب می شود
وی گفت: شیعیان در افغانستان اعتقادات خاص مذهبی دارند که آیین نوروز را نیز به آن مرتبط می کنند
قویم بیان کرد: نسبت بنیان نهادن جشن نوروز به یما (جمشید)، پادشاه پیشدادی بلخ، هرچند در اوستا و آثار پهلوی نیامده اما در آثار بعد از آن تایید شده است.
وی افزود: اگر با دقت بیشتری به پیشینه تاریخی نوروز نگاه کنیم در می یابیم که همه پادشاهان آریانا از آن جمله سلسله هخامنشی و ساسانی این جشن را گرامی داشته اند
این استاد دانشگاه گفت: با گسترش دین اسلام به قلمرو آریانای کهن، این جشن هم از سوی خلفای اسلامی و هم توسط امیران محلی خراسان برگزار می شده است.
وی بیان کرد: نقش سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و غوریان در ادامه برگزاری این جشن برجسته بوده است
اگرچه نوروز نزد همه مردم افغانستان جایگاه ویژه ای دارد اما ولایت بلخ به مرکزیت شهر مزارشریف در شمال افغانستان همه ساله با نزدیک شدن فصل بهار و جشن باستانی نوروز، حال و هوای دیگری به خود می گیرد و آماده پذیرایی هزاران مسافر و زائر از نقاط مختلف افغانستان و کشورهای همسایه می شود.
زیارتگاه منسوب به حضرت علی (ع) در شهر مزار شریف، در آستانه نوروز آذین بندی می شود و پیش از برگزاری آیینی باشکوه با حضور هزاران افغان پلاکاردهای ویژه خوش آمد گویی برای زائران نوروزی نصب می شود
فرح فردوسی یکی از دانشجویان ماستری گفت: در سرزمینی که امروز افغانستان نامیده می شود، بزرگترین جشن های آریایی از جمله نوروز، در بلخ باستان برگزار می شده است
به باور وی، بر پایه اسطوره های ملی، پنج هزار سال پیش در عهد یما در بلخ، جشن باستانی نوروز پایه ریزی شد که تاکنون با همان شکوه برپا می شود وی خاستگاه نوروز باستانی را شهر بلخ معرفی کرد.
وی اضافه کرد: همچنین بر اساس برخی افسانه های کهن، کیومرث نخستین فرمانروای آریایی نام برده شده که نوروز را بنیان نهاده و تاریخ را از آن آغاز کرده است
سنتهای نوروزی میان مردم افغانستان
مردم افغانستان در همه بخشهای شهر و نواحی دو تا سه هفته قبل از آغاز سال برای استقبال نوروز آمادگی میگیرند. هر خانواده و شخص به این اندیشه است تا به مناسبت جشن نوروز خود، خانواده و محیط خود را آماده کند. به این مناسبت کارهایی را انجام میدهند:
- خانهتکانی: به استقبال نوروز تمام اجناس خانه را بیرون میکند و خانه و منزل را پاک و منزه و گردزدایی میکنند. اگر امکانی داشته باشند، خانهها را سفیدهکاری و رنگآمیزی میکنند.
- شستوشوی: خانوادههای تلاش میکنند تا همه فرش، ظرف و لباس و لحاف و دوشک و پردهها را نو بسازند یا بشویند و پاک کنند.
سمنک: به مناسبت حلول نوروز یک یا دو هفته قبل سمنک(سمنو) میاندازند تا در روز نوروز سبزه رسیده را داشته باشند و همچنان نان و غذای سمنک را بهعنوان غذای نوروزی و بهاری آماده کنند.
هفت میوه
در افغانستان مردم بهجای هفت سین که در ایران رایج است، جشن هفت میوه برگزار میکنند. هفت میوه مانند یک سالاد میوه از ترکیب هفت میوه خشک شده تهیه میشود و در شربتی از عصاره خود میوهها سرو میشود. هفت میوه خشک شده عبارتاند از: سنجد، پسته، فندق، آلو بخارا یا همان قیسی (خشک شدهی زردآلو)، گردو یا مغز بادام یا دیگر انواع آلوی برقان
کمپیرک
کمپیرک مانند حاجی نوروز در ایران، یک پیرمرد با محاسن است که لباسهای رنگی به تن، کلاه بلندی بر سر و تسبیحی در دست دارد. کمپیرک، نماد نیکی و احسان و قدرت طبیعت است که قدرت زمستان را تسلیم بهار میکند. او و همراهانش از روستا ها عبور میکنند و صدقهها و کمکهای خیریه را بین مردم تقسیم کرده و اشعاری را با صدای رسا و موزون سر میدهند. این سنت در مرکز ولایتها بهخصوص بامیان و دایکندی مشاهده اجرا میشود.
عیدی و نوروزی: به مناسبت عید نوروز، نامزدها برای همدیگر عیدی یا نوروزی روان میکنند. عیدی یا نوروزی نامزدها عبارت است از: یک یا دو دست لباس با همه ملحقات آن همراه با مقداری ماهی پختهشده و جلوی (نوعی شیرنی به گونه بغلاوه).
- بازدید خانوادهها: در روز نوروز شماری از جوانان و خانوادهها به دیدن بزرگان خود، پدر و پدرکلان و مادر و مادرکلانها یا وابستگان خود میروند. به این مناسبت از همدیگر خبر میگیرند، ایام عید نوروز و سال نو را تبریک میگویند و از غذاهای نوروزی که به همین مناسبت تهیه شده است، تناول میکنند
- دعا به ارواح گذشتگان: تعدادی به زیارتگاهها و قبرستانها میروند و به روان گذشتگان نثار دعا میکنند.
- گلگشت صحرا و سبزهزارها: جوانان و بیشتر زنها و دختران به دامنههای تپهها و سبزهزارها میروند و روز را به نشاط و خوشی سپری میکنند. در این روز محلهایی برای جشن در شهر و ولایات آماده میشود. در آنجا بازار خرید و فروش و وسیلههای تفریح برای کودکان و چاینوشی و صحبت جوانان آماده میشود. همه پیشهورها و کسبهکاران در آن محل بساط خود را پهن میکنند و مردم محل نیز روز را در آنجا سپری میکنند… .
- سبزیچلو: پختن سبزیچلو در شب نوروز، عنعنه دیگر مردم است. مردم در شب نوروز بهصورت عموم آش چلو که بدون روغن و سفید است، پخته میکنند و همراه با آن حتما سبزی پالک را بهعنوان سالن یا قورمه آماده میکنند. اگر توانایی باشد، شیربرنج نیز میپزند که نشان سفیدی و پاکی است.
- سفره نوروزی: در شب نوروز سفره یا دسترخوانی را در ساعت 12 شب آماده میکنند. همینکه شب از ساعت 12 گذشت، سال نو را به همدیگر تبریک میگویند به صرف غذای آماده میپردازند. در این سفره ماهی، تخممرغ، سبزی، شیربرنج و… هست. سفره هفتسین با همه مشخصات آن آماده نمیشود و زیاد متوجه آراستهساختن سفره با غذاهای متنوعاند تا برابرسازی غذای هفتسین. با آنهمه شماری مواد هفتسین را نیز مهیا میکنند که سفره هفتسین نیز آماده میشود. موادی چون ماهی، تخممرغ جوشداده، جلوی، سبزی، شیربرنج تقریبا همیشه هست.
- بزکشی: بزکشی میله و عنعنه دیگری است که در نوروز به راه انداخته میشود. مردم که در دشتها و سبزهزارها برآمدهاند. مسابقه بزکشی را به راه میاندازند. بزکشی نوروز به گونه سایر ایام بین تیمهای خاص صورت نمیگیرد بلکه همه کسانی که اسپ دارند، میتوانند در مسابقه داخل شوند و خود را به شادی آن مسابقه سهیم سازند. همچنان که مردم از دیدن آن حظ میبرند و تا بیگاه روز به شادی و نشاط سپری میشود
افغانستان قلب آسیاست و دایکندی قلب افغانستان. این ولایت کوهستانی با آب و هوایی گرم و سرد یکی از امنترین ولایات افغانستان است. مساحت تقریبی دایکندی ۱۸۰۸۸کیلومتر مربع و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۴۰۰ متر میباشد.
دایکندی که در زمان حکومت حامدکرزی از ارزگان جدا و به یک ولایت مستقل تبدیل شد، از زیباترین ولایات افغانستان است. دایکندی به سرزمین گل بادام نیز شهرت دارد و به تنهایی ۱۵ تا۲۰ درصد بادام افغانستان را تولید میکند. دشتهای سرسبز و پهناور، کوههای سر به فلک کشیده و استوار و مردمان خونگرم و ساده زیست این ولایت، میتوانند سرزمین گل بادام را به آرامترین و زیباترین ولایت افغانستان معروف کنند
جشن گل بادام
جشن گل بادام که همزمان با رویش شکوفههای بادام آغاز میشود، در واقع بهانهایست برای صلح و آرامش در ابتدای سال جدید. مردم در این جشن با لباسهای زیبا و غذاهای متنوع محلی به شادی و پایکوبی میپردازند. نوای موسیقی و آوازهای محلی نیز از هر سو به گوش میرسد. مردان به بازیهای قدیمی و سرگرم کننده مشغول میشوند. زنان نیز برای داشتن خوشبختی و آرامش در نخستین روزهای سال جدید دست به دعا بر میدارند.
بادام در فرهنگ شرقی نماد باروری و زایش میباشد. کشورهایی همچون چین و چاپان، بادام را نماد جاودانی و زیبایی میدانند. برای مسیحیان نیز بادام سمبلی از قداست و پاکیست و آن را منتسب به مریم مقدس و تولد مسیح میدانند. همچنین در ادبیات جهان نیز همواره گل بادام نماد امیدواری و اندوه بوده است. در افغانستان نیز شاید بتوان بادام را یادآور دختران چشم بادامی دایکندی و خوشبختی دانست. چرا که پیام آور فرا رسیدن بهار و زیبایی طبیعت است.
میله گل نارنج ننگرهار
نارنج میوهای از خانواده ستروسباب است مانند سنتره، مالته، چکوتره و لیمو که در ولایات شرقی افغانستان به فراوانی تولید میشود و محصولات زیاد میدهد.
میله گل ارغوان
همهساله روز نوروز جشن گل ارغوان در پروان است
. جشن و شادی در تپههایی که رُخ بدل کرده و رنگ ارغوانی به خود گرفتهاند. تپه گُلغندی در چاریکار، همهساله افراد زیادی را به سوی خود میکشاند. زیبایی بیش از حد این منطقه در روزهای آغازین سال نو دلیل این جنب و جوش است. دیدن گل ارغوان دل و روان هر ببینده را تازه میسازد. در روزهای آغازین سال، مردم از اکثر ولایات افغانستان با دوستان و یا خانوادههایشان به ولایت پروان میآیند و لحظات خوشی را تجربه میکنند.
جشن دهقان
جشن دهقان یا روز دهقان که روز دوم سال نو در تقویم افغانستان به آن اختصاص داده شده بود، اما با سقوط حکومت قبلی و برپایی حکومت طالبان وزارت کار و امور اجتماعی به روز اول حمل اطلاعیهای را تحت عنوان روز دهقان پخش کردند که براساس این اطلاعیه روز دهقان از روز دوم حمل حذف و به روز پنجم حمل انتقال یافت.
در حکومت قبلی از این روز گرامی داشت به عمل میآمد، در این مراسم که روز دوم سال نو اجرا میشد کشاورزان به شهرها میآمدند و تولیدات خود را به نمایش میگذاشتند، که در سالهای اخیر این مراسم تنها در کابل و برخی شهرهای بزرگ اجرا میشد. در کابل از این روز به صورت خاصی تجلیل شده و اکثرا حکومت با یک کنفرانس خبری در مورد روز دهقان و حل مشکلات دهاقین، و برنامههای برای پیشرفت زراعت در سال جدید با حضور پررنگ بلندپایههای حکومتی برگزار میشد.
اینک درآخرین بخش این گفتار نوروزی، ابیاتی چند از شاعران شیرین سخن حوزه تمدنی پارسی گوی را به استقبال از فصل بهار و جشن نوروز باستانی زمزمه میکنیم:
منوچهری:
آمدت نوروز وآمد جشن نوروزی فراز
کامگارا کارگیتی تازه از سرگیر باز
مولوی
ای نوبهار عاشقان داری خبر از یارما
از تو آبستن چمن وی از تو خندان باغ ما
حافظ:
خوشتر زعیش و صحبت و باغ و بهار چیست ؟
ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست؟
بیدل:
آتش رنگی که دارد این چمن بیدودنیست
آب میگردد به چشمـ شبنمـ از بوی بهار
سعدی:
آدمی نیست که عاشق نشود فصل بهار
هرگیاهی که به نوروز نجنبد حطب است
خلیلی:
آمد بهار جان فزا با بویها با رنگها
با گریههـا با خندههـا با صلحها باجنگها
آئینه میبارد سحاب خورشید میرقصد در آب
خواند فروغ ماهتاب درگوش گل آهنگها
گویی خمستان است خاک کزو برآید سینه چاک
این لـالههـای تابناک هریک قدح درچنگها