نسلکشی و نقض حقوق بشر در غزه ؛ قوانین بینالملل در این خصوص چه میگوید؟
خبرگزاری پیگرد فلسطین
نوشته شده توسط:خبرگزاری پیگرد
دوشنبه ۲۰ قوس ۱۴۰۲
مساله جنایات جنگی یکی از مواردی است که در دهههای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته و سازمانهای حقوقی در سراسر جهان تاکید دارند حتی در شرایط جنگی هم باید اصولی مد نظر قرار گیرد تا بتوان در حد امکان از جان باختن غیرنظامیان بیشتر جلوگیری کرد. اما بر اساس قوانین بینالملل این اصول و قواعد چیست؟
قواعد پذیرفته شده بینالمللی در خصوص درگیری مسلحانه از کنوانسیون ۱۹۴۹ ژنو که توسط همه کشورهای عضو سازمان ملل تصویب شده و با احکام دادگاههای بینالمللی جنایات جنگی تکمیل شده، پدید آمده است.
این قواعد درواقع مجموعهای از معاهدات در خصوص رفتار با غیرنظامیان، سربازان و اسیران جنگی است که در مجموع به عنوان «قوانین درگیریهای مسلحانه» و یا «حقوق بینالمللی بشردوستانه» شناخته میشود. این مجموعه قوانین چه برای نیروهای دولتی مانند اسرائيل و همینطور برای گروههای مسلح سازمان یافته از جمله شبه نظامیان حماس اعمال میشود.
نسلکشی و نقض حقوق بشر در غزه از منظر حقوق بینالملل
کنوانسیونهای چهارگانه ژنو ۱۹۴۹ و پروتکلهای اول و دوم الحاقی ۱۹۷۷ مهمترین اسناد مورد اجماع حقوق بشردوستانه بینالمللی است زیر پا گذاشتن قواعد آمره و از جمله حقوق بشر دوستانه بینالمللی، نقض فاحش حقوق بینالملل محسوب شده و مسئولیت بینالمللی و در برخی موارد مسئولیت کیفری فردی را به همراه خواهد داشت. حمایت و رفتار انسانی با مردم منطقه اشغالی از اصول اساسی حقوق بشردوستانه بینالمللی در وضعیت اسکان خصمانه یک سرزمین است.
فهرستی طولانی از تضمینهای حقوق مردم در کنوانسیون چهارم ژنو ۱۹۴۹ و پروتکل اول ۱۹۷۷ درج شدهاست. از آن جمله میتوان به احترام به شرف، حقوق خانوادگی، مراسم مذهبی، اموال خصوصی و آداب و رسوم سنتی اشاره کرد.
گروگانگیری، تنبیه دسته جمعی، تبعیض بر اساس زمینههای نژادی، مذهبی، سیاسی، انتقال یا اخراج مردم، در اختیار گرفتن کنترل مواد غذایی و دارویی به نحوی که در جهت خلاف احتیاجات عادی مردم باشد، ممنوع شدهاست. انتقال اتباع غیر نظامی قدرت اشغالگر به مناطق اشغالی نیز غیرقانونی است.
بررسی شواهد، تصاویر، مستندات و گزارشهای رسمی و معتبر نهادهای ناظر بینالمللی، نشان میدهد که مجموعه متنوعی از مهمترین قواعد بنیادین و عرفی حقوق بینالملل و مقررات ناظر بر حقوق بینالملل بشردوستانه در سطحی بسیار گسترده در جریان جنگ اخیر رژیم صهیونیستی علیه مردم ساکن در نوار غزه نقض شدهاست.
شواهد و قرائن نشان میدهد که مصادیق متعددی از ارتکاب جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی و جنایت نسلکشی در این جنگ به وضوح دیده میشود. از مصادیق مربوط به جنایت علیه بشریت در جنگ غزه میتوان به کشتار وسیع زنان و کودکان، حمله به بیمارستانها، ندادن مجوز برای حمل و نقل مجروحان، ممنوعیت دسترسی به دارو، حمله به مدارس، مساجد و مراکز مذهبی که جملگی از موارد نقض کنوانسیونهای ژنو و ارتکاب جنایت علیه بشریت از سوی رژیم صهیونیستی است.
همچنین بمباران منازل مسکونی، کشتار زنان و کودکان، حمله به تاسیسات غیرنظامی، منازل، مدارس، مساجد، مراکز پلیس، اماکن عمومی، نابودی زیرساختهای حیاتی از جمله قطع شبکه توزیع آب و برق، تخریب بیمارستانها و مراکز درمانی، ممانعت از حمل و نقل مجروحان و ارسال دارو، برخی از مهمترین مصادیق جنایت جنگی در جنگ اخیر غزه است.
در جریان حمله به نوار غزه، نیروهای رژیم صهیونیستی با محاصره همه جانبه غزه و ممانعت از ارسال نیازهای ابتدایی برای بقای حیات ساکنان غزه و با علم به اینکه مقتولان عضوی از گروه بزرگتری به نام ساکنان غزه هستند و بدون در نظر گفتن تعلق آنان به یک گروه نظامی یا سیاسی خاص اقدام به قتل آنان کردهاند، هر دو رکن مادی و روانی جرم نسلکشی بر مبنای تعریف ارائه شده در مواد ۲ و ۳ کنوانسیون پیشگیری و مجازات ژنوساید در تاریخ ۹ دسامبر ۱۹۴۸ محقق شدهاست.
مستندا به ماده ۸ اساسنامه دادگاه کیفری بینالمللی که منطبق بر کنوانسیونهای ۱۹۴۹ ژنو و سایر مقررات و عرف جنگی، اعمالی مانند تخریب گسترده اموال، حمله به مناطق و افراد غیرنظامی و بمباران آنها، حمله به ساختمانهای مذهبی و علمی، جنایت جنگی محسوب میشود.
همچنین اساسنامه رم که معاهدهای بینالمللی برای تشکیل دیوان کیفری بینالمللی است، جنایت علیه بشریت را در ماده ۷ بدین نحو تعریف کردهاست: «جنایت علیه بشریت» عبارت است از انجام هر یک از اعمال ذیل به عنوان بخشی از یک حمله علیه گروهی غیرنظامی که به شکل گسترده یا سازمانیافته صورت بگیرد، با اطلاع از جمله:
الف) قتل
ب) نابودسازی
ج) بردهسازی
د) اخراج یا انتقال اجباری جمعیت
هـ) محبوس ساختن یا دیگر شکلهای محرومیت شدید از آزادی جسمی که ناقض مفاد اساسی حقوق بینالملل باشد
و) شکنجه
ز) تجاوز جنسی، بردهکشی جنسی، فحشای اجباری، حاملگی اجباری، عقیمسازی اجباری، یا هر نوع خشونت جنسی دیگر در همان سطح
ح) آزار و تعقیب یک گروه یا جمعیت مشخص به دلایل سیاسی، نژادی، ملی، قومی، فرهنگی، مذهبی، جنسی
ط) ناپدیدشدن اجباری افراد
ی) جنایت نژادپرستی
ک) دیگر اعمال غیرانسانی با خصوصیاتی مشابه که به قصد وارد آوردن عمدی درد و رنج شدید یا آسیب رساندن جدی به بدن، یا سلامت جسمی یا روانی افراد صورت گیرد.
با توجه به وجدان و فطرت بشری و قواعد و مقررات حقوق جزای بین الملل، اسرائیل در غزه مرتکب جنایت جنگی و نسل کشی شده است و حامیان اسرائیل شریک در این جنایات و رسوایی اخلاقی هستند.
سکوت نهادها و سازمان های بین اللمللی، کمسیون حقوق بشر، سازمان های منطقه ای مثل اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی، جنبش غیر متعهدها موجب تجری رژیم صهیونیستی شده و بر همه انسان های آزاده و حق طلب لازم است ضمن محکوم ساختن این جنایات ضد بشری نهایت تلاش و اهتمام را در جهت مجازات جانیان داشته باشند.
از حمایت غرب تا سکوت سازمانهای حقوق بشری
در این میان برخی کشورهای غربی با محوریت آمریکا آشکارا از این جنایات دفاع میکنند. حمایت امریکا از جنایتهای صهیونیستها تنها مواضع حمایتگرانه بایدن و سفر بلینکن به اراضی اشغالی ختم نمیشود. اعزام دو ناوگروه و همچنین ارسال تجهیزات و تسلیحات برای کشتار بیشتر، بخش دیگری از حمایت دولت بایدن در نسلکشی ساکنان غزه است.
همان طور که انتظار میرفت متحدان اروپایی این کشور نیز نه تنها مظلومکشی صهیونیستها را محکوم نکردند بلکه برگزاری تظاهرات در حمایت از فلسطین را هم ممنوع اعلام کردند که نمونه آن فرانسه است؛ کشوری که داعیه دموکراسی و آزادی بیان دارد اما با جریمه و بازداشت، مانع برگزاری تجمعات اعتراضی شدهاست.
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که رسانههای غربی، مدعیان حقوق بشر و البته نهادهایی نظیر سازمان ملل در این گونه رخدادهای اسفناک کجای ماجرا قرار دارند و چرا هیچ صدایی از آنها بلند نمیشود؟ آیا سکوت در برابر این جنایات و حتی فراتر از آن هم آوایی با اشغالگران صهیونیست، ته مانده اعتبار آنها را از بین نخواهد برد؟
اقدام رژیم اسرائیل به کشتار غیر نظامیان فلسطینی، تخریب و ویران سازی هزاران خانه و ساختمان مسکونی، حمله به مدارس و بیمارستانها، منع فعالیتهای امدادی و حمله به امبولانسها و امدادگران، و بالاخره قطع آب و برق و غذا از مردم غزه ، همه مفاهیم حقوقی جرم بین المللی را از جنایت جنگی گرفته تا جنایت علیه بشریت و پاکسازی نژادی را که به بدترین شکل خود به نمایش گذاشت.
متاسفانه این جنایات در قرن بیست و یکم صورت می گیرد و غرب یعنی قدرتهای اروپایی و امریکا و کانادا از این بی قانونی نیز حمایت می کنند. آنچه جوامع متمدن بشری مقررات حقوقی در طول چند دهه و قرن تنظیم کرده تا دردهای انسانها در زمان جنگ کاهش یابد، همه و همه در جنگ غزه نقض شد و جهان به عصر جنگل بازگشت. این تحول بزرگ رفتاری از زاویه حقوقی از چند بعد اهمیت دارد
پس از جنگ دوم جهانی و در محاکمات دادگاه نورنبرگ در المان مفهومی تحت عنوان جنایت جنگی مطرح شد و بسیاری از افسران نازی بر این اساس محاکمه و محکوم شدند. این مفهوم مبتنی بر این اصل بود که فرماندهان نظامی نمی توانند به بهانه اطاعت از مافوق و المامور معذور دست به هر جنایتی بزنند بلکه افسران بر اساس هویت انسانی خود نباید به دستورات غیر انسانی تن دهند و به جنایت علیه مردم غیر نظامی دست زنند و باید عملیات جنگی را به رویارویی میان نظامیان محدود کنند. این مفهوم متعالی که جان انسانهای غیر نظامی و بیگناه را مصون می دارد در جنگهای مختلف حفظ می کرد. البته نمی توان گفت که این اصل صد در صد در جنگ های مختلف از 1945 تا کنون رعایت شده اما به طور کامل مانند آنچه در غزه از سوی اسرائیل اعمال می گردد نیز تا این حد زیر پا گذاشته نشده است. این رفتار اسرائیل در نادیده گرفتن مقررات دادگاه نورنبرگ مقررات حقوق بین الملل را شناور می کند و در صورت عدم برخورد با این جنایات سیستماتیک به گسترش این رفتارهای جنایتکارانه در آینده منجر خواهد شد.
جامعه بشری در گام بعدی و در سال 1949 کنوانسیونهای صلیب سرخ را جمع آوری و به عنوان کنوانسیون های چهارگانه ژنو اعلام کرد که بایدها و نبایدهای رفتار نظامیان در زمان جنگ و اشغال سرزمینها تحت قاعده قرار گیرد و موفق شد گام بسیار مهمی در کاهش دردهای انسانی بردارد.
در سال 1977 با اضافه پروتکل جدیدی یه این کنوانسیون ها نواقص ان را برطرف کرد. این کنوانسیون با اجماع سازی جهانی به بخشی از قواعد آمره بین المللی درآمد که همه کشورها اعم از کشورهای امضا کننده یا امضا نکرده این کنوانسیون ملزم به اجرای آن شدند و نقض هر فقره از آن مصداق جنایت جنگی اعلام گردید و شورای امنیت سازمان ملل حسن اجرای آن را به عهده گرفت. یکی از علل نقض وسیع این کنوانسیون از سوی اسرائیل در جنگ کنونی غزه، دوگانه رفتاری غرب در این زمینه بود.
جنایات رژیم اسراییل بر اساس آمار رسانههای غربی
گزارش نیویورک تایمز از آمار جنایات صهیونیستها
نشریه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی بر اساس دادههای سازمان ملل، میزان کشتههای مردم فلسظین و صهیونیستها در درگیریهای سال ۲۰۰۸ تاکنون را، مقایسه کرده است. بر اساس این گزارش، هزاران فلسطینی به دست صهیونیستها به شهادت رسیده اند. تنها در درگیری سال ۲۰۱۴، بیش از ۲۰۰۰ فلسطینی به دست صهیونیستها کشته شدند که اکثر آنها، غیرنظامی و مردم عادی بودند.
گزارش گاردین از لذت بردن اسرائیلیها از جنایت
به گزارش نشریه انگلیسی گاردین، در سال ۲۰۱۴، «اسرائیلیها در تپهها جمع میشدند تا بمبهایی را که ارتش روی غزه می اندازد، تماشا نمایند و آنها را تشویق کنند.»
گاردین در توضیح این ماجرا نوشته است: «همزمان با افزایش مرگ فلسطینیها در پی تهاجم صهیونیستها، مردم اسرائیل در پشت صحنه انفجار، نوشیدنی میخوردند و با این صحنهها سلفی میگرفتند و شادی میکردند.»
گزارش استاتیستا از هزاران فلسطینی کشته و زخمی به دست اسرائیل
به گزارش وبسایت آماری استاتیستا، تنها در بازه سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۰، یعنی در ۱۲ سال که تقریبا یک هفتم سالهای تجاوزگری رژیم صهیونیستی را شامل میشود، بیش از ۵هزار و ۵۰۰ فلسطینی به شهادت رسیدند؛ اما تنها ۲۵۰ صهیونیست به هلاکت رسید. در سال ۲۰۱۸ که بیش از ۳۱هزار و ۵۰۰ فلسطینی مجروح و کشته شدند، مجموع مجروحان و کشتگان اشغالگران صهیونیست، ۱۳۰ نفر بود.
گزارش BBC از جنایت جنگی اسرائیل در غزه
به گزارش BBC در سال ۲۰۲۱، دیدهبان حقوق بشر اعلام کرده است که در درگیری میان غزه و اسرائیل، رژیم صهیونیستی مرتکب جنایت جنگی شده اند. بر اساس این گزارش، اسرائیل به مناطقی حمله کرده است که هیچ ارتباطی با مراکز نظامی نداشته و در حملات، حداقل ۱۳۰ غیرنظامی در غزه کشته شده اند.
گزارش دیدهبان حقوق بشر از کودککشیهای رژیم اسراییل
وبسایت رسمی دیدهبان حقوق بشر در تاریخ ۲۸ آگوست، مصادف با شهرویور ۱۴۰۲، یعنی حدود یک ماه پیش از عملیات طوفان الاقصی، در گزارشی اعلام کرده بود: «کشتار کودکان فلسطینی به دست اسرائیل، اوج گرفته است.”
دیدهبان حقوق بشر، قاتلان صهیونیست را دارای مصونیت سیستماتیک دانست و خواهان پایان دادن به این مصونیت برای «این قاتلان غیرقانونی» شد.
در ادامه این گزارش آمده است: ارتش اسرائیل در حال کشتار کودکان فلسطینی هستند که عملا هیچ پناهگاهی ندارند. دیده بان حقوق بشر درخواست کرد که اسرائیل به استفاده از «نیروهای مرگبار خود علیه کودکان فلسطینی»، پایان دهد.
این سازمان همچنین سال ۲۰۲۲ را یکی از مرگبارترین سالها برای کودکان فلسطینی توصیف کرده بود و گفت: «ارتش اسرائیل کودکانی که زندگیشان اشغال شده است را به طور فزاینده زیر رگبار قرار میدهد.”
پادوهای فارسی زبان، عمله پروژه مظلومنمایی
همانگونه که گفته شد، پروژه مظلومنمایی رژیم اسراییل، در سطح جهانی در دستورکار برخی رسانهها قرار گرفته است. اما حتی بیش از رسانههای عبری زبان، این ماموریت به رسانههای صهیونیستی فارسی زبان همچون اینترنشنال سپرده شده است.
شبکه اینترنشال، همانگونه که با اخبار دروغ، به مسائل داخل ایران میپردازد، به سراغ مامورت جدید خود رفته است. این شبکه صهیونیستی مدعی شد که حماس، کودکان اسرائیلی را سر بریده است.
این ادعا درحالی از سوی اینترنشنال مطرح شد که به گزارش خبرگزاری آناتولی، ارتش رژیم صهیونیستی این خبر را به طور ضمنی تکذیب کرد و گفت: «هیچ مدرکی برای تایید این خبر که حماس کودکان را سر بریده است، وجود ندارد.”
یکی دیگر از پادوهای رسانهای که پروژه مظلومنمایی را در دست دارد، اکانت رسمی «اسرائیل به فارسی» است. این اکانت، نیروهای مردمی حماس را به داعش تشبیه کرده است. این درحالی است که همین اکانت، پیشتر به طور ضمنی تایید کرده بود که رژیم صهیونیستی از ابتدای اشغالگری تاکنون، ۴۰۰۰ کودک فلسطینی را کشته است و اذعان داشت که «اگر لازم باشد، بیش از این نیز میکشیم!”
رویکرد دوگانه غرب در رابطه با جنگ غزه و سایر درگیریها
طبق قطعنامه 242 شورای امنیت مناطق اشغالی در جنگ 1967( کرانه باختری، نوار غزه و قدس شرقی مناطق اشغالی اند) که اسرائیل باید و سریعا از این مناطق عقب نشینی کند اما این رژیم با گذشت شصت و شش سال از تصویب این قطعنامه حاضر به عقب نشینی از این مناطق نیست و با سیاست شهرک سازی و اسکان اسرائیلی ها در این مناطق شرایط دموگرافی آن را تغییر داده و با حمله به اماکن دینی مانند مسجد الاقصی، مسجد الخلیل، و قبر یوسف و شرایط این مناطق دینی را نیز دگرگون ساخت که به مسلمانان اختصاص داشت و همه این رفتارها در کنار سرکوب، کیفر دستجمعی، تخریب خانه ها، آواره سازی و تبعید فلسطینیان و مصادره زمین و خانه آنها مهمترین مصادیق جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت است اما سازمانهای بین المللی به ویژه شورای امنیت با دخالت مستقیم امریکا، انگلیس و فرانسه، کاری انجام نداده و این رفتار، اسرائیل را گستاختر کرد تا همه این مقررات حقوقی را یکجا و دستجمعی در جنگ کنونی غزه نقض کند. البته نباید فراموش کرد که گزارشگر تعیین شده سازمان ملل و سازمانهای حقوق بین الملل مانند دیدبان حقوق بشر (هیومن رایت واچ )و سازمان عفو بین الملل (امنستی) که زیر نظر سازمان ملل فعالیت می کنند، نقض مقررات بین المللی از سوی اسرائیل را هر شش ماه به شورای امنیت منعکس می کنند ولی امریکا یا آن را مسکوت می گذارد و یا اگر در شورای امنیت به بحث گذاشته می شد و به پیش نویس یک قطعنامه علیه اسرائیل منجر می شد وتو می کرد و زمینه استمرار این زخم در اعمال قانون بین الملل را فراهم می کرد.
جمعی از کشورها در سال 1998 کنوانسیون رم را به تصویب رساندند که ضرورت محاکمه جنایتکاران جنگی را مطالبه می کرد که در سال 2002 با تصویب این کنوانسیون از سوی اکثریت کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل به تشکیل دادگاه کیفری بین الملل در لاهه هلند انجامید. این دادگاه مسئول محاکمه اطرافی که مرتکب سه جرم جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت، پاکسازی نژادی است و تاکنون در پنج مورد نیز اقدام کرده است. این دادگاه در باره نسل کشی، جنایت جنگی و پاکسازی نژادی در کشورهای اوگاندا، کنگو، دارفور سودان، کنیا و بوسنی هرزوگوئین اقدام کرده است. آنچه امروزه در غزه صورت می گیرد از قتل عام مردم غیر نظامی به ویژه کودکان و زنان و محو کامل محله ها و شهرها مصادیق سه گانه جرمهایی است که این دادگاه صلاحیت آن را دارد و باید ورود کند که متاسفانه تاکنون صدایی از آن شنیده نشده است.
شکی نیست که نبوغ بشری در شرایط مختلف صلح و جنگ به اینجا رسید که مقرراتی برای تعامل در عرصه بین المللی وضع کند که تعامل کشورها بر اساس آن صورت گیرد و دردهای بشری را کاهش دهد. البته تصویب این مقررات بر این اساس بود که تصویب این مقررات از سوی نمایندگان اکثریت کشورهای جهان به این معناست که اگر کشوری تخلف کند دیگر کشورها برای دفاع از قانون و صلح اجماع سازی کنند تا جنگ در نگیرد و اگر گرفت تلفات آن محدود گردد. اکنون که امریکا در یک مدت تقریبا یکماهه جنگ غزه چندین بار قطعنامه های درخواست آتش بس و محکومیت جنایات جنگی اسرائیل را وتو کرد عملا جلوی اجرای قانون را گرفته است. همچنین امریکا امروز با عنوان کردن اینکه این رژیم از حق دفاع مشروع برخوردار است عملا قانون را تحریف می کند چرا که اسرائیل 17 سال است که غزه را تحت محاصره کامل دارد و این اقدام کیفر دستجمعی و جرم بین المللی است و مجرم حق دفاع ندارد و تنها جامعه فلسطینی است که در این مورد از حق دفاع مشروع برخورداراند.
بررسی جنایات اسراییل در غزه از منظر حقوق بینالملل بشردوستانه
در حقوق بینالملل قواعد بنیادینی وجود دارند که از آنها به «قواعد آمره» تعبیر میکنند. این قواعد در سلسله مراتب حقوق بینالملل، در راس قرار گرفته و هر قاعده دیگری که مغایر با آنها باشد، بیاعتبار محسوب میشود و هر دولتی که خلاف این قواعد عمل کند دارای مسئولیت بینالمللی خواهد بود. از جمله اصولی که به عنوان قواعد آمره مورد پذیرش جامعه بینالمللی قرار گرفته عبارت است از؛ اصل رعایت حقوق بینالملل بشردوستانه.
حقوق بشردوستانه یا حقوق جنگ، مجموعهای از اصول و قوانینی است که هدف اصلی آن محدود کردن و کاهش رنجهای انسانی تا حد امکان در زمان مخاصمات مسلحانه است و استانداردهایی را برای رفتار انسانی، شیوهها و ابزارها در جریان مخاصمات مسلحانه معین میکند.
کنوانسیونهای چهارگانه ژنو ۱۹۴۹ و پروتکلهای اول و دوم الحاقی ۱۹۷۷ مهمترین اسناد مورد اجماع حقوق بشردوستانه بینالمللی است. زیر پا گذاشتن قواعد آمره و از جمله حقوق بشر دوستانه بینالمللی، نقض فاحش حقوق بینالملل محسوب شده و مسئولیت بینالمللی و در برخی موارد مسئولیت کیفری فردی را به همراه خواهد داشت. حمایت و رفتار انسانی با مردم منطقه اشغالی از اصول اساسی حقوق بشردوستانه بینالمللی در وضعیت اسکان خصمانه یک سرزمین است. فهرستی طولانی از تضمینهای حقوق مردم در کنوانسیون چهارم ژنو ۱۹۴۹ و پروتکل اول ۱۹۷۷ درج شده است. از آن جمله میتوان به احترام به شرف، حقوق خانوادگی، مراسم مذهبی، اموال خصوصی و آداب و رسوم سنتی اشاره نمود. گروگانگیری، تنبیه دسته جمعی، تبعیض بر اساس زمینههای نژادی، مذهبی، سیاسی، انتقال یا اخراج مردم، در اختیار گرفتن کنترل مواد غذایی و دارویی به نحوی که در جهت خلاف احتیاجات عادی مردم باشد، ممنوع شده است. انتقال اتباع غیر نظامی قدرت اشغالگر به مناطق اشغالی نیز غیرقانونی است.
جنایات رژیم اسراییل در غزه: بررسی شواهد، تصاویر، مستندات و گزارشهای رسمی و معتبر نهادهای ناظر بینالمللی، نشان میدهد که مجموعه متنوعی از مهمترین قواعد بنیادین و عرفی حقوق بینالملل و مقررات ناظر بر حقوق بینالملل بشردوستانه در سطحی بسیار گسترده در جریان جنگ اخیر رژیم اسراییل علیه مردم ساکن در نوار غزه نقض شده است. شواهد و قرائن نشان میدهد که مصادیق متعددی از ارتکاب جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی و جنایت نسلکشی در این جنگ به وضوح دیده میشود. از مصادیق مربوط به جنایت علیه بشریت در جنگ غزه میتوان به کشتار وسیع زنان و کودکان، حمله به بیمارستانها، ندادن مجوز برای حمل و نقل مجروحان، ممنوعیت دسترسی به دارو، حمله به مدارس، مساجد و مراکز مذهبی که جملگی از موارد نقض کنوانسیونهای ژنو و ارتکاب جنایت علیه بشریت از سوی رژیم صهیونیستی میباشد. بمباران منازل مسکونی، کشتار زنان و کودکان، حمله به تاسیسات غیرنظامی، منازل، مدارس، مساجد، مراکز پلیس، اماکن عمومی، نابودی زیرساختهای حیاتی از جمله قطع شبکه توزیع آب و برق، تخریب بیمارستانها و مراکز درمانی، ممانعت از حمل و نقل مجروحان و ارسال دارو، برخی از مهمترین مصادیق جنایت جنگی در جنگ اخیر غزه است. در جریان حمله به نوار غزه، نیروهای رژیم صهیونیستی با محاصره همه جانبه غزه و ممانعت از ارسال نیازهای ابتدایی برای بقای حیات ساکنان غزه و با علم به اینکه مقتولان عضوی از گروه بزرگتری به نام ساکنان غزه هستند و بدون در نظر گفتن تعلق آنان به یک گروه نظامی یا سیاسی خاص اقدام به قتل آنان کردهاند، هر دو رکن مادی و روانی جرم نسلکشی بر مبنای تعریف ارائه شده در مواد ۲ و ۳ کنوانسیون پیشگیری و مجازات ژنوساید در تاریخ ۹ دسامبر ۱۹۴۸ محقق شده است.
مسئولیت بینالمللی رژیم اسراییل: جنگ غزه به لحاظ ماهیت طرفین تخاصم میان نیروهای مسلح رژیم اسرائیل از یک سو و شاخه نظامی حماس و سایر گروههای مقاومت فلسطینی رخ داده است. با وجود عضویت رژیم اسرائیل در کنوانسیونهای چهارگانه ژنو ۱۹۴۹ و عدم عضویت در پروتکلهای الحاقی اول و دوم ۱۹۷۷، با توجه به عرفی بودن قواعد و مقررات حقوق بینالملل بشردوستانه، رژیم اسرائیل نمیتواند با استناد به عدم عضویت در پروتکلهای الحاقی اول و دوم و اعلام قصد ترک کردن موقعیت خود به عنوان قدرت اشغالگر از سال ۲۰۰۵، از مسئولیتهای بینالمللی خود به عنوان قدرت اشغالگر شانه خالی کند. رژیم اسرائیل در طی جنگ غزه، کنترل موثر خود را در نوار غزه اعمال کرده است و ادامه این کنترل باعث شده است که نوار غزه تحت اشغال اسرائیل باشد؛ بنابراین در هر زمان رعایت مقررات کنوانسیونهای چهارگانه ژنو با توجه به تعهدات اسرائیل نسبته به نوار غزه بر عهده این دولت است.
به طور کلی رژیم اسراییل در جنگ اخیر غزه تا کنون، مجموعه متنوعی از نقض قواعد بنیادین حقوق بشردوستانه بینالمللی را در سطحی بسیار گسترده مرتکب گردیده است و نیروهای مسلح اسرائیل مرتکب اقداماتی شامل نسلکشی، جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت شدهاند. عملکرد نیروهای مسلح اسرائیل مبتنی بر نقض فاحش کنوانسیون چهارم ژنو در رابطه با قتلهای خودسرانه و موجب رنج بسیار افراد مورد حمایت و همچنین ایجاد مسئولیت کیفری فردی شده است. نیروهای مسلح اسرائیل مکرراً از سلاحهای ممنوعه از جمله بمبهای حاوی فسفر سفید، بمبهای خوشهای و سلاحهای انفجاری حاوی ذرات فلزی متراکم علیه مردم غزه استفاده کرده است؛ که از مصادیق بارز جنایات جنگی میباشد. بررسی واقعیات و جنایات ارتکابی از سوی متجاوزین در جنگ غزه و تطبیق آن با قواعد و اصول حقوق بینالملل بشردوستانه نشان میدهد که مهمترین و اساسیترین جرائم تعریف شده در کنوانسیونهای چهارگانه ژنو ۱۹۴۹ و دو پروتکل الحاقی ۱۹۷۷ از جمله جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت، جنایت نسلکشی در موارد متعدد نقض گردیده است و بر همین اساس میتوان آمرین، عاملین و هدایت کنندگان جنگ اخیر غزه را به دلیل نقض آشکار این اصول و قواعد اساسی، به عنوان جنایتکار جنگی معرفی نمود. همچنین بررسی جایگاه حقوقی سازمان ملل و شورای امنیت در برقراری حفظ صلح و امنیت بینالمللی و نهادها و سازمانهای بینالمللی مسئول در این زمینه از یک سو و بروز تراژدی انسانی در طی جنگ اخیر غزه از سوی دیگر به خوبی بیانگر ضعف و ناکارامدی این نهادها است و بازنگری در ساز و کار این سازمانها یک ضرورت به نظر میرسد.
جمعبندی: علیرغم وجود قواعد موضوعه در حقوق بینالمللی بشردوستانه که ناظر بر رعایت آن از سوی طرفین درگیر در مخاصمات مسلحانه بینالمللی میباشد، بروز انواع جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت، نسلکشی و تجاوز از سوی برخی دولتها امری عادی میباشد و این امر ضرورت بازنگری در این قواعد و ایجاد نوعی بازدارندگی را در عدم ارتکاب این قبیل جنایات از سوی طرفهای متخاصم به خوبی نشان میدهد. نکته قابل توجه دیگر، ضعف کارآیی شورای امنیت سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی مسئول در زمینه حفظ صلح و امنیت جهانی است که در طی جنگ غزه با اتخاذ مواضعی منفعلانه، در عمل راه را برای ارتکاب هرگونه جنایت از سوی نیروهای نظامی اسرائیل باز گذاشته است. بیتوجهی به این ضعف و عدم بازنگری جدی در رویکرد این قبیل نهادهای بینالمللی، نه تنها از وقوع چنین جنایات مشابهی در آیندهی نزدیک یا دور جلوگیری نخواهد کرد بلکه به عنوان رویهای نادرست توجیهگر جنایات سایر دولتها برای ارتکاب جنایات جنگی خواهد بود؛ لذا ضروری است کشورهای عضو سازمان ملل و کشورهای امضاء کننده کنوانسیونهای چهارگانه و پروتکلهای الحاقی ژنو، ضمن ارائه راهکار و تنظیم پیش نویس طرح بازنگری در اساسنامه، ساختار و رویکرد شورای امنیت، با فعال نمودن سازمانهای غیردولتی مردم نهاد، محاکمه آمران و مرتکبان جنایات بینالمللی را به عنوان یک رویه در میان کلیه دولتهای عضو سازمان ملل نهادینه نموده تا در آینده شاهد جنایات جنگی نظیر آنچه که در طی جنگ اخیر غزه رخ داده است، نباشیم. به همین منظور و براساس ساز و کارهای حقوق بینالملل بشردوستانه میتوان پیشنهادهای متعددی مطرح نمود که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱. فعالتر شدن سازمانهای بینالمللی:
سازمانهای مورد اجماع بینالمللی به خصوص شورای امنیت و مجمع عمومی و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در مخاصمات مسلحانه بینالمللی، میتوانند نقش موثرتری ایفا نمایند. شورای امنیت به عنوان اولین مسئول حفظ صلح و امنیت بینالملل وظیفه دارد نسبت به بحرانهای جهانی از جمله آنچه که این روزها علیه مردم مظلوم و بی پناه غزه شاهد هستیم، حساس باشد و جنایات ارتکابی توسط متجاوزین به امنیت و صلح جهانی را با حساسیت پیگیری و شجاعانه آن را محکوم کند. هر چند برخی اقدامات این نهادها از جمله تشکیل دادگاه کیفری بین الملی رسیدگی به جرائم در یوگسلاوی سابق و تشکیل کمیته حقیقت یاب رسیدگی کننده به جنایات جنگ ۲۲ روزه غزه، اقدام خوب و قابل تحسینی بود، ولی در طول سالیان اخیر نقش و رویکرد سیاسی برخی قدرتهای ذی نفو
باعث شده تا این سازمانها کمتر به این مهم جامعه عمل بپوشانند. به نحوی که قواعد و مقررات حقوق بینالملل و معاهدات و کنوانسیونهای حقوق بشر دوستانه و شورای امنیت و مجمع عمومی و دیگر مجامع بینالمللی نتوانسته مانع ادامه نقض فاحش حقوق بینالملل بشر دوستانه توسط برخی دولتها از جمله رژیم اسراییل شود؛ لذا ضروری است که مراجع رسمی بینالمللی و در رأس آنها شورای امنیت به عنوان مهمترین نهاد بینالمللی که وظیفه اصلی اش حفظ صلح و امنیت بینالمللی است، در چارچوب وظایف خود نقش موثر و فعال تری در خصوص ممانعت از نقض قواعد حقوق بینالملل بشردوستانه و مجازات خاطیان و جنایتکاران ایفا نمایند.
۲. مداخله بشردوستانه:
در گذشته هر گونه عملیات حفظ صلح سازمان ملل و همچنین اقدامات بینالمللی صلیب سرخ جهانی، هنگام مشاهده مناقشات مسلحانه داخلی، اساساً بر مبنای رضایت یا مذاکره و موافقت دولتهای مورد نظر صورت میپذیرفت. اما بر اساس اختیار شورای امنیت در مداخله اجباری در کشورهای دیگر، بر مبنای فصل هفتم منشور و در پاسخ به تهدید علیه صلح و امنیت بینالملل، چندین سال گذشته قطعنامههای مختلفی را صادر کرده و بر مبنای آنها توسل به قوای نظامی به منظور مداخله در امور داخلی کشورها را توجیه و توصیه کرده است. از دیدگاه حقوق بینالملل مداخله شامل دخالت دو یا چند کشور در دولت دیگر است که به تناسب نوع واقعه منجر به توسل به زور میشود. این امر که به منظور حفظ یا تغییر نظام موجود یا وادار نمودن کشور مذکور به انجام رفتاری مشخص صورت میگیرد از نظر حقوق بینالملل امری ناپسند و غیر مشروع تلقی میگردد. اما آنچه که سبب مشروعیت این مداخله میشود، واژه «بشردوستانه» با مفهومی اخلاقی و ارزشی است که اگرچه تاکنون هیچ تعریفی از آن به عمل نیامده است، اما میتوان گفت که این اصطلاحی است مربوط به نگرانی از نقضهای مهم و بنیادین حقوق بینالملل بشردوستانه یا انکار برخی از حقوق اساسی بشر که مربوط به اجابت نیازهای حیاتی انسان به ویژه حق حیات و صیانت در مقابل رفتار بی رحمانه و اعمال غیر انسانی است؛ بنابراین مداخله بشر دوستانه زمانی رخ میدهد که دولتی حقوق اولیه و اساسی بشر را به طور عمده، وسیع و مداوم نقض کرده باشد، به طوری که این نقض وجدان بشریت را جریحهدار ساخته باشد.
۳. ارسال کمکهای بشردوستانه:
ارسال کمکهای بشردوستانه به مردم تحت اشغال و جنایت یکی از اقدامات مثبت جهانی است و کشورهای جهان میتوانند این کمکها را به مردم منطقه تحت اشغال و عملیات نظامی ارسال نمایند. البته باید توجه داشت که مسئولیت بینالمللی بر اساس حقوق بینالملل و به ویژه حقوق بشر دوستانه فراتر از ارسال کمکهای دارویی و غذایی است.
۴. فعالتر شدن دبیرخانه سازمان همکاری اسلامی:
با توجه به جمعیت دو میلیاردی مسلمانان و ضرورت همگرایی کشورهای اسلامی و مقابله با اشغالگری و تجاوز و اقدامات نژادپرستانه علیه کشورهای اسلامی و مسلمانان در سراسر جهان؛ نظیر ظلمها و جنایاتی که این روزها علیه مسلمانان ساکن در غزه در طی جنگ اخیر رخ داد و به برخی از آنها در این یادداشت اشاره شد، دبیرخانه سازمان همکاری اسلامی میتواند نقش فعال تری ایفا نماید و با برپایی اجلاسیهها و تشکیل کمیسیونهای تخصصی در موضوعات مرتبط با حقوق بینالملل بشردوستانه در جهت نهادینه سازی وظایف و تکالیف کشورهای اسلامی در زمان وقوع جنگ و درگیریهای مرتبط با کشورهای اسلامی نقش افرینی نماید.